کتاب انسان خردمند (Sapiens) از یوال نوح هراری (Yuval Noah Harari) را به جرات میتوان کتابی موفق، هم از نظر تجاری و هم از نظر محتوایی نام برد که تا کنون توانسته ۲۱ میلیون نسخه در سراسر جهان فروش داشته باشد و کتاب به ۶۵ زبان ترجمه شد به احتمال زیاد شما هم از خرید آن پشیمان نخواهید شد. به دلیل پرطرفدار بودن این کتاب، ونوس مارکت اثر انسان خردمند را با تخفیف ویژهای به ترجمهی نیک گرگین که یکی از بهترین ترجمههای این کتاب است ارائه میدهد، یکی از دغدغههای افرادی که قصد تهیهی این کتاب را دارند نسخهی بدون حذفیات این اثر است پس اگر شما هم یکی از این افراد هستید میتوانید با خیال راحت کتاب انسان خردمند را بدون سانسور از فروشگاه ونوس مارکت تهیه کنید.
دربارهی کتاب انسان خردمند :
این اثر از ما دعوت می کند که نه تنها تحولات گذشته را با نگرانی های کنونی مرتبط کنیم، بلکه علاوه بر این، روایت های اساسی خود را از جهان زیر سوال ببریم. نتیجهگیریهای کتاب روشنکننده و در مواقعی تحریککننده هستند. هزاران سال پیش، حداقل شش گونه مختلف انسانی روی زمین وجود داشت. آنها حیوانات بی اهمیتی بودند که تأثیر زیست محیطی آنها کمتر از کرم شب تاب یا چتر دریایی بود.اما امروزه تنها گونهی انسان خردمند باقی مانده است، که بر این سیاره حکومت می کنیم. این کتاب یک قصهی نفس گیر در کل تاریخ بشری، از ریشه های تکاملی آن تا عصر سرمایه داری و مهندسی ژنتیک روایت میکند تا کشف کند که چرا ما اینگونه هستیم. این اثر بر فرآیندهای کلیدی که نوع بشر و جهان اطراف آن را شکل داده است، مانند ظهور کشاورزی، ایجاد پول، گسترش مذهب و ظهور دولت ملی تمرکز می کند. بر خلاف دیگر کتابهای در نوع خود، این کتاب رویکردی چند رشتهای را اتخاذ میکند که شکافهای بین تاریخ، زیستشناسی، فلسفه و اقتصاد را به گونهای که قبلاً هرگز انجام نداده بود، پر میکند. هراری در کتابش نوشته است اینکه رفتار با حیوانات در کشاورزی مدرن احتمالاً بدترین جنایت در تاریخ است. و اینکه اگرچه ما بسیار قدرتمندتر از اجداد باستانی خود هستیم، اما خیلی خوشحالتر نیستیم. او همچنین گفته به انسان خردمند به زودی ناپدید خواهند شد، اما با کمک فناوریهای جدید، در طی چند قرن یا حتی چند دهه، انی نوع از بشر امروزی جای خود را به موجوداتی کاملاً متفاوت ارتقا میدهد و از ویژگیها و تواناییهای خداگونه بهرهمند میشوند.
دربارهی یوال نوح هراری :
پروفسور یووال نوح هراری مورخ، فیلسوف و نویسنده پرفروش کتابهای موفقی چون انسان خدا گونه، ۲۱ درس برای قرن ۲۱، احساس خشنودی و … است. او یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران عمومی جهان امروزی به حساب میآید. هراری در سال ۱۹۷۶ در اسرائیل به دنیا آمد و دکترای خود را دریافت کرد. از دانشگاه آکسفورد در سال ۲۰۰۲ و در حال حاضر مدرس گروه تاریخ در دانشگاه عبری اورشلیم است. در سال ۲۰۱۹، به دنبال موفقیت بینالمللی کتابهایش، یووال همراه ایتزیک یاهاو، مجموعهی ساپینس شیپ ( Sapienship ) یک سازمان چند رشته ای که از مسئولیتهای اجتماعی با پروژه هایی در زمینههای سرگرمی و آموزشی که هدف اصلی آن تمرکز روی گفتگوی عمومی بر مهمترین چالش های جهانی پیش روی جهان امروز است را تاسیس کرد.
وی در اجلاس داووس ۲۰۲۰ و ۲۰۱۸ در سالن اصلی کنگره مجمع جهانی اقتصاد سخنرانی های کلیدی در مورد آینده بشریت ایراد کرد. او مرتباً در مورد مسائل جهانی با سران کشورها بحث می کند و با صدراعظم اتریش، سباستین کورتس، نخست وزیر هلند، مارک روته، و نخست وزیر یونان، کیریاکوس میتسوتاکیس، گفتگوهای عمومی داشته است. هراری همچنین با امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، رئیس جمهور آرژانتین، مائوریسیو ماکری، رئیس جمهور آرژانتین، فرانک والتر اشتاین مایر رئیس جمهور آلمان و شهردار شانگهای یینگ یونگ نیز دیدار کرده است. در سال ۲۰۱۹، هراری با مدیر عامل فیس بوک، مارک زاکربرگ، در مورد فناوری و آینده جامعه گفتگوی فیلمبرداری کرد و در سال ۲۰۱۸ اولین سخنرانی TED ارائه شده توسط یک آواتار دیجیتال را ارائه کرد.
فهرست مطالب کتاب انسان خردمند:
بخش اول: انقلاب شناختی
موجود بیاهمیت
درخت دانش
یک روز از زندگی آدم و حوا
طوفان بزرگ
بخش دوم: انقلاب کشاورزی
بزرگترین فریب تاریخ
ساختن اهرام
اضافهبارِ حافظه
در تاریخ عدالتی نیست
بخش سوم: وحدت بشر
پیکان تاریخ
رایحه پول
بینشهای امپراتوری
قانون دین
راز موفقیت
بخش چهارم: انقلاب علمی
کشف نادانی
پیوند علم و امپراتوری
کیش سرمایهداری
چرخهای صنعت
انقلاب دائمی
و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند
فرجام انسان خردمند
کلام آخر: موجودی که خدا شد
بخش هایی از کتاب انسان خردمند :
همه گونههای انسانی، علیرغم تفاوتهای زیادشان، چند ویژگی مشترک دارند که آنها را از موجوات دیگر متمایز میکند. بارزترین ویژگی این است که انسان، در قیاس با سایر جانداران، مغز فوقالعاده بزرگتری دارد. (انسان خردمند – صفحه ۲۹)
هزار سال قبل، انسانها با وجود استفاده از آتش هنوز موجوداتی کماهمیت بودند. حالا دیگر میتوانستند شیرها را فراری دهند، خود را در شبهای سرد گرم کنند، و جنگلی را به آتش بکشند. اما اگر همه گونههای انسانیِ موجود را به حساب آوریم، شاید تعدادشان هنوز از یک میلیون انسانِ ساکن در مجمعالجزایر اندونزی و شبهجزیره ایبری فراتر نمیرفت؛ این یعنی صرفا یک نقطه روی صفحه رادار زیستبومی. (انسان خردمند – صفحه ۳۶)
چرا مردم خود را با غذاهای پرکالری که برای جسمشان هم مضر است خفه میکنند؟ جوامع مرفه امروزی درگیر بلای چاقی هستند که به سرعت دارد به کشورهای در حال رشد هم سرایت میکند. تا وقتی که عادات غذایی نیاکان خوراک جویان را بررسی نکنیم، یافتن علت زیادهروی ما در خوردن غذاهای پرچرب و بسیار شیرین معما باقی میماند. در علفزارهای استوایی و جنگلهایی که آنها سکونت داشتند غذاهای شیرین پرکالری بسیار کمیاب و منابع غذایی به طور کلی کم بود. ۳۰هزار سال پیش، «خوراکجو»ی عادی تنها به یک نوع غذای شیرین دسترسی داشت و آن میوههای رسیده بود. اگر یک زن عصر حجری به یک درخت پر از انجیر برمیخورد منطقیترین کار این بود که، قبل از آن که بابونهای محلی آن درخت را لخت کنند، تا جایی که میتواند از آن انجیرها بخورد. غریزه زیادهروی در خوردن غذاهای پرکالری جزئی از ژنهای ما شد. امروزه ما شاید در آپارتمانهای بسیار بلند با یخچالهایی پر از غذا زندگی کنیم، ولی دیانای ما هنوز گمان میکند که در علفزارهای استوایی به سر میبرد. برای همین است که اگر یک لیوان بستنی در یخچال پیدا کنیم آن را کامل میبلعیم و پشتش هم یک شیشه بزرگ نوشابه را تا ته سر میکشیم. (انسان خردمند – صفحه ۷۴)
اما از منظر گله حیوانات، و نه چوپانها، نمیتوان به نتیجه دیگری به جز این رسید که انقلاب کشاورزی برای اکثر حیوانات اهلی شده فاجعهای وحشتناک بود. «موفقیت» تکاملی این حیوانات بیمعنی است. یک کرگدن وحشی کمیاب در آستانه انقراض شاید بسیار خوشبختتر از گوسالهای باشد که ناچار است تمام زندگی کوتاه خود را در قفسی تنگ سپری کند و پروار شود تا استیک لذیذی از آن تهیه کنند. کرگدن خوشنود ناراضی نخواهد بود از اینکه جزو آخرین اعضای گونهاش است. موفقیت عددی گونه گوساله تسلی خاطر اندکی است در برابر درد و رنجی که هر یک از افراد این گونه بدان دچار هستند. (انسان خردمند – صفحه ۱۴۶)
انقلاب کشاورزی یکی از بحثبرانگیزترین وقایع تاریخ است. بعضی طرفداران دو آتشه آن ادعا میکنند که این انقلاب بشر را در مسیر رفاه و ترقی قرار داد. دیگران آن را منجر به تباهی بشر میدانند و معتقدند که نقطه عطف سرنوشتسازی بود که باعث شد انسان خردمند همزیستی صمیمانه خود با طبیعت را رها کند و به سوی حرص و آز و ازخودبیگانگی بشتابد. این مسیر، به هر سمتی که بود، راه برگشتی نداشت. کشاورزی جمعیت را چنان به سرعت و از اساس افزایش داد که هر جامعه کشاورزی پیچیدهای اگر به شکار و گردآوری خوراک بازمیگشت دیگر نمیتوانست مثل سابق به بقای خود ادامه دهد. (انسان خردمند – صفحه ۱۴۹)
پول سکه و اسکناس نیست. پول هرآن چیزی است که انسانها تمایل دارند با استفاده از آن بتوانند به طور نظاممند ارزش چیزهای دیگر را به منظور مبادله کالاها و خدمات نشان دهند. (انسان خردمند – صفحه ۲۵۲)
تنها نظام مبتنی بر اعتماد مخلوق انسانهاست که تقریبا هر شکافی میان فرهنگها را پر میکند و کسی را بر پایه گرایشهای دینی یا جنسیتی یا نژادی یا سنی مورد تبعیض قرار نمیدهد. در سایه وجود پول حتی کسانی که همدیگر را نمیشناسند و به یکدیگر اعتماد ندارند میتوانند همکاری موثری با یکدیگر داشته باشند. (انسان خردمند – صفحه ۲۶۴)
اولین خط آهن تجاری جهانی در ۱۸۳۰ در بریتانیا افتتاح شد. در ۱۸۵۰ کشورهای غربی ۴۰هزار کیلومتر راهآهن داشتند، اما در تمام آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین فقط ۴هزار کیلومتر خط آهن وجود داشت. در ۱۸۸۰، غرب به خود میبالید که بیش از ۳۵۰هزار کیلومتر خط آهن دارد، در حالی که در سایر نقاط دنیا فقط ۳۵هزار کیلومتر راهآهن وجود داشت (و بیشتر آن را هم انگلیسیها در هند کشیده بودند). (انسان خردمند – صفحه ۳۹۱)
پس از سال ۱۹۰۸، و بخصوص بعد از سال ۱۹۴۵، طمع سرمایهداری عمدتا به دلیل ترس از کمونیسم، تا حدود مهار شد. اما بیعدالتی هنوز حکمفرماست. کیک اقتصادی ۲۰۱۴ بسیار بزرگتر از کیک سال ۱۵۰۰ است، اما آن چنان نامساوی تقسیم شده است که بسیاری از دهقانان آفریقایی و کارگران اندونزی بعد از یک روز کار سخت با غذایی کمتر از غذای اجدادشان در ۵۰۰ سال قبل به خانه برمیگردند. ممکن است رشد اقتصاد مدرن هم مثل انقلاب کشاورزی، فریبی بسیار بزرگ از کار درآید. (انسان خردمند – صفحه ۴۵۷)
در مجموع امروزه دهها میلیارد حیوان در دامداریها زندگی میکنند که بخشی از خط تولید ماشینی هستند و در حدود ۵۰ میلیارد از آنها سالانه کشته میشوند. این روشهای صنعتی دامداری به افزایش بیسابقه تولیدات کشاورزی و ذخایر غذایی انسانها انجامیده است. پرورش صنعتی حیوانات در کنار ماشینی شدن کشت گیاهان، اساس کل نظام اقتصادی – اجتماعی مدرن است. (انسان خردمند – صفحه ۴۷۴)
و سرانجام، فقط در صورتی میتوانیم به خاطر دستاوردهای بیسابقه انسان خردمند امروزی به خود ببالیم که سرنوشت تمام موجودات دیگر را کاملا نادیده بگیریم. بخشهای زیادی از نعمات مادی که به آن فخر میفروشیم و از ما در مقابل بیماریها و قحطی محافظت میکند به بهای شکنجه و قربانی شدن میمونهای آزمایشگاهی، گاوهای شیرده، و مرغهای تسمهنقالهای به دست آمده است. در طی دو قرن اخیر، دهها میلیارد از آنها قربانی نظامی از استثمار صنعتی بودهاند که قساوتش در تاریخ سیاره زمین بیسابقه بوده است. اگر فقط یک دهم آن چه را فعالان حقوق حیوانات مطرح میکنند بپذیریم، پس چهبسا کشاورزی صنعتی مدرن بزرگترین جنایت تاریخ باشد. (انسان خردمند – صفحه ۵۱۷)
متاسفانه حاکمیت انسان خردمند بر زمین تا کنون چندان حاصلی به بار نیاورده است تا به اعتبار آن بر خود ببالیم. ما محیط اطرافمان را تحت کنترل درآوردهایم، محصولات غذایی را افزایش دادهایم، شهرها ساختیم، امپراتوریها برپا کردیم و شبکههای تجاری گسترده ایجاد کردیم. اما آیا توانستیم از میزان رنج در جهان بکاهیم؟ بارها ثابت شده است که افزایش دائمی قدرت بشر لزوما به رفاه آحاد انسانهای خردمند نینجامیده است و منجر به فلاکتی غیرقابل تصور برای موجودات دیگر شده است. (انسان خردمند – صفحه ۵۶۷)