اشباح، همان کسانی که برای پایان دادن به روابط خود، به طور ناگهانی ناپدید میشوند

اشباح، همان کسانی که برای پایان دادن به روابط خود، به طور ناگهانی ناپدید میشوند

ساینس گزارش میدهد؛

اشباح؛ همان کسانی که برای پایان دادن به روابط خود، به طور ناگهانی ناپدید میشوند.

به طور مسلم اغلب افرادی که رابطه عاشقانه ای را تجربه کرده اند، نهایتا طعم تلخ یک جدایی را نیز چشیده اند. هرچند برخی از این جدایی ها به طور دوستانه صورت گرفته است اما برخی نیز ناخوشایند و نامطلوب بوده است. خب، بهتر نمیشد اگر راهی بود تا بتوان روابطی که به انتها رسیده اند را بدون مشکل و آسیب تمام کرد؟! آیا راهی نیست تا بتوانیم از شریک عاطفی نامناسب خود، به سرعت، قاطعانه و با کمترین تلاش ممکن جدا شویم؟!

اگر این به نظر جذاب است، پس احتمالا شما هم یکی از کسانی هستید که ناپدید شدن مانند یک شبح را انتخاب می کنید! "جدایی شبح مانند" شاید یک اصلاح جدید باشد اما اصل کار، مدت هاست که برای خیلی از روابط اتفاق می افتد.
شبح ها کسانی هستند که در هنگام به بن بست رسیدن روابطشان به طور ناگهانی ناپدید شده و تمامی راه های ارتباطی طرف مقابل را مسدود می سازند. در واقع شبح ها میتوانند به سرعت یک فانتوم ناپدید شوند!
اگرچه این نوع رفتار با توجه به آسان تر بودن در مواقع نیاز وسوسه انگیز است اما به همان اندازه نیز از قلب سنگی آن شبح حکایت دارد.
از سوی دیگر تکنولوژی نیز به بسامط مشکل افزوده است؛ به هرحال این بسیار آسان است فردی را که در یک برنامه دوست یابی یا شبکه اجتماعی یافته ایم را در سیستم گوشی یا کامپیوتر خود مسدود کنیم.

 

 

سوال اینجاست که چرا برخی افراد بیشتر از سایرین تمایل به شبح بازی دارند؟! چطور میتوانیم کسی را برای دوست داشتن یا روابط خود پیدا کنیم که اگر عشق یا علاقه آن رابطه سقوط کرد، شبانه و ناگهانی مانند یک شبح ناپدید نشود؟!
اخیرا "گیلی فریدمن" در دانشکده دورتموث مطالعاتی را در این خصوص داشته است؛ او مایل است بداند که آیا می توان این تمایل به شبح شدن برخی از انسان ها را با سایر اعتقادات مردم سنجید یا نه.

برخی از ما به سرنوشت اعتقاد داریم؛ به اینکه هر شخص یک نیمه گمشده دارد که دیر یا زود با او ملاقات کرده و سرنوشت آنها با او گره خورده است. اما برخی دیگر به رشد باور دارند؛ به اینکه آدم ها طی زمان تغییر می کنند و حتی اگر رابطه ای به بن بست برسد این احتمال وجود دارد که با گذر زمان باز هم راه خود را ازمیان سنگ ها پیدا کند.خب طبیعی است کسانی که به سرنوشت و رشد اعتقاد دارند درباره نظریه شبح احساس متفاوتی داشته باشند.

"فریدمن" پرسشنامه ای را که شامل سوالاتی در خصوص باور مردم درباره ی سرنوشت و رشد بود را در اختیار 500 مرد و زن قرار دارد و همچنین از طریق از پرسشنامه نگرش آن ها نسبت به روش شبح را نیز سنجید.

سوالاتی از این قبیل در پرسشنامه مطرح بود؛ چه زمانی ناپدید شدن مانند شبح اتفاق می افتد؟بعد از چند قرار ملاقات اولیه یا حتی در یک رابطه طولانی؟آیا فرد پاسخ دهنده تا بحال از روش شبح استفاده کرده است؟آیا آن ها تمایلی به استفاده از این روش دارند یا نه؟

نتایج تحقیق به شرح زیر بود؛
تقریبا یک چهارم داوطلبین گزارش کردند که در گذشته پیش آمده که مانند یک شبح ناپدید شوند؛ یک پنجم از پاسخ دهنده ها اعلام کردند که پیش تر درگیر رابطه ای بوده اند که طرف مقابل آن ها مانند یک شبح ناپدید شده است. اکثریت کسانی که باور قوی به سرنوشت داشتند معتقد بودند که اتمام یک رابطه به طور ناگهانی و شبح مانند کار اشتباهی نیست.22% موافقین شبح در روابط کوتاه مدت بودند و 63% در روابط قدیمی تر.

بین کسانی که برخلاف سرنوشت، به رشد و پیشرفت شخصی معتقد بودند و نظریه شبح در روابط کوتاه مدت رابطه ای مشاهده نشد اما معتقدین به رشد 38% بیشتر از سایرین به پذیرش نظریه شبح در روابط بلند مدت رای داده بودند.

 

اما در نهایت "فریدمن" نتایج تحقیق خود را اینگونه مطرح می کند؛ معتقدین به سرنوشت(یعنی کسانی که بر این باورند که شریک رابطه ما بایستی همان نیمه گمشده روحمان باشد)، عکس العمل های قاطعانه تری در تصمیم گیری های روابط خود دارند و یا به اصطلاح در صورتی که به این نتیجه برسند که این شخص همان نیمه گمشده نیست می توانند سریع و قاطعانه و ناگهانی رابطه را به اتمام برسانند.

به بیان ساده تر از دید این گروه از مردم، اگر معتقد هستید که سرنوشت شما برای پیدا کردن شخص محبوب خود از قبل تعیین شده است و فردی که هم اکنون با او در ارتباط هستید، آن نیمه گمشده ی سرنوشتتان نیست پس چه معنی دارد که رابطه را ادامه دهید، لذا می توانید سریع، قاطعانه و ناگهانی از این رابطه خارج شوید. تلاش برای ادامه دادن با فردی که نمیخواهید آینده ای با او داشته باشید بی معنیست و چرا بایستی در رابطه ای بمانم که میدانیم در طول زمان تغییرات مثبتی نخواهد داشت.

مطالعات قبلی نیز نشان داده بود که معتقدین به سرنوشت تمایل چندانی به یادآوری روابط قبلی خود ندارند. عدم تمایل به نگهداری هرگونه رابطه با شریک عاطفی قبلی در معتقدین به سرنوشت، نشان میدهد که آن ها خیلی نگران آسیب های روحی و سایر دردسرهای مخرب اتمام رابطه که میتواند متوجه طرف مقابل باشد، نیستند چرا که احتمال دارد هرگز دوباره آن ها را ملاقات نکنند.
با تمامی این گفته ها، شاید بهتر باشد کسانی که به نیمه گمشده اعتقاد دارند، دست از ناپدید شدن مانند یک شبح بردارند.

ساینس-مگازین دی (دورمال)

تالیف: ندا

 

 

References
Freedman, G., Powell, D. N., Le, B., & Williams, K. D. (in press). Ghosting and destiny: Implicit theories of relationships predict beliefs about ghosting. Journal of Social and Personal Relationships. doi:10.1177/0265407517748791

برچسب ها :
  • اشتراک گذاری :