چهارشنبه سوری از مهمترین جشن های اصیل ایرانی است که از غروب آخرین سه شنبه ماه اسفند تا نیمه شب برگزار می شود و بعنوان نخستین جشن از جشن های نوروزی در جمع مردم برگزار میشود.
تاریخچه چهارشنبه سوری
برخی از منتقدان بر این باورند که مراسم چهارشنبه سوری با آیین زرتشتیان ارتباطی دارد. البته باید دانست که زرتشتیان آتش پرست نبودند، بلکه مردمانی خدا پرست بودند که آتش را بعنوان عنصری نماد پاکی و بسیار مقدس می شناختند.
براساس کتاب تاریخ بخارا اثر ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی، چهارشنبه سوری یا به روایت این کتاب عادت قدیم مربوط به دوران پس از اسلام است و در آن زمان نیز، اجرای مراسم با برافروختن آتشی عظیم همراه بوده است.
یکی از پژوهشگران آثار زرتشتی به نام کتایون مزداپور گفته است که بسیاری از آیینها، ایرانی بوده و ارتباطی به مذهب ندارند.
چهارشنبه سوری در دوران اسلام
تا قبل از اسلام، ایرانیان جشن چهارشنبه سوری را در روز خاصی انجام نمی دادند و معمولا، در روزهای پایانی فصل زمستان و در حالیکه زمین شروع به گرم شدن کرده بود، برگزار می شد.عده ای معتقدند که چهارشنبه سوری در واقع، از خراسان جنوبی زاده شده است. با بررسی فرهنگ ایرانی، به مراسمی به نام گاهنبار پنجه می رسیم که در آن مردم بر روی پشت بام خانه خود آتش می افروختند و این نوعی مراسم ملی ایرانی بوده است. بر طبق روایات تاریخی، در زمان های قدیم، پیش از فرارسیدن عید نوروز افرادی با مشعل هایی آتشین بعنوان پیام آور این جشن اهورایی به شهرها و روستاها می رفتند. با ورود این پیام آوران، جشن و پایکوبی مردم نیز شروع می شد. به طور کلی، آتش در بین مردم آن زمان، نمادی از نور و روشنایی بود که آنها را در تاریکی همراهی خواهد کرد.
پس از اسلام و حمله اعراب به ایران، جشن چهارشنبه سوری به آخرین چهارشنبه سال موکول شد. زیرا روز چهارشنبه، در فرهنگ اعراب روزی نحس به شمار می رفت و این منجر می شد تا هیچ مراسم مبارکی در این روز برگزار نگردد. در دوران قبل از اسلام، اعراب نفوذ و تاثیر بسیاری بر کشورمان داشتند. بر این اساس، گفته می شود که ظهور چهارشنبه سوری در ایران مربوط به دوران پس از اسلام می باشد.
عده ای دیگر، برافروختن آتش را به داستان سیاوش نسبت می دهند. سیاوش شخصیتی در افسانه های ایرانی است که نمادی از پاکی، معصومیت و مظلومیت می باشد و برای اثبات بی گناهی اش از هفت گذر آتش به سلامت عبور می کند. با تقلید از این افسانه، مردم در روز چهارشنبه سوری هفت کپه آتش درست کرده و از روی هر کدام سه بار به نشانه آرزوی سه خصلت گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک می پرند. این که چرا از روی آتش می پرند هم، ریشه در این اسطوره دارد که سیاهی و بیماری را از فرد می گیرد و به جایش سلامتی و تندرستی می دهد.
در گذشته، مردم معتقد بودند آتش چهارشنبه سوری را نباید خاموش کرد، بلکه باید منتظر ماند تا خود آتش خاموش گردد و از آنجا که این آتش، نحس است و باید آن را به بیرون از خانه برده و در آب ریخت تا نحسی آن دامن کسی را نگیرد.
بر افروختن آتش، چند روز مانده به عید نوروز ریشه ای غیرآیینی نیز دارد: روشن کردن آتش با کاربردهای بهداشتی و گندزایی از جمله برنامههای نظافت عمومی پیش از آغاز سال جدید بود. همچنین، دورانداختن و شکستن کوزه های قدیمی نیز، از جمله رسوم چهارشنبه سوری بوده است. ابوریحان بیرونی، گفته است که هرمزد یکم، شاهنشاه ساسانی، فرمان داده بود که در عید نوروز، مکانهای مهم را با آتش پاکیزه کنند تا عناصر ناسالم هوا از بین بروند.
آیین های مراسم چهارشنبه سوری
مراسم چهارشنبه سوری با اجرای آیین هایی در بین مردم همراه است، شامل؛
- آتش بازی
اصلی ترین مشخصه چهارشنبهسوری، برافروختن آتش و پریدن از روی آن می باشد. مردم هیزم، بوته و... را آماده کرده و به صورت کومه هایی یک، سه، پنج و یا هفت تایی به فاصله چند متری از هم می چینند. آنگاه که غروب آفتاب فرا رسید، مردم شروع به آتش افروزی کرده و از روی آن می پرند. به هنگام پریدن از آتش نیز عبارت «سرخی تو از من، زردی من از تو» و یا شعری محلی با مضمونی مشابه را به زبان آورده و بر این باورند که این کار آنها را از ابتلا به بیماری در طول سال مصون میکند. بعد از مراسم نیز، آتش را به حال خود می گذارند تا خاموش شود یا با آب خاموش میکنند.
مردم کرد نیز، در شب چهارشنبه سوری این آیین را برگزار می کنند و در پایان، پس از خاموش شدن آتش خاکستر آن را در کوزه شکستهای جمع کرده و در خرابه ای میاندازند. مراسمی مشابه با چهارشنبهسوری در نزد ارمنیان ایران با نام دِرندِز در ۱۴ فوریه برگزار شده و شامل پریدن از روی آتش نیز، است. گفته می شود که مردان تا قبل از سال ۱۳۰۰، در این شب تیراندازی هوایی میکردند. اما بعد از آن و ممنوع شدن اسلحه، ترقهبازی در بین مردم متداول گشت.
- فال
فال گرفتن در شب چهارشنبه سوری به دوصورت انجام می شود: در یک روش، با بولونی فال می گیرند. بولونی، کوزه ای با دهانه گشاد و کوچک است که در قدیم از آن برای نگهداری ترشی، ادویه و مربا استفاده می کردند. جوانان در یک جا گرد آمده و هر یک، شئ و نشانه ای از خود و اشعار مختلفی را به صورت پنهان از چشم بقیه در درون بولونی میاندازند. در مرحله بعد، دختربچه ای شعری را از درون بولونی درآورده و میخواند. همزمان، شیئی را نیز از آن بیرون میآورد که نشان دهنده فال صاحب آن شئ می باشد.
روش دیگر فال چهارشنبه سوری، به صورت فالگوش ایستادن است که در آن دختران جوان نیت کرده و به صورت پنهانی به سخن رهگذران گوش میدهند و با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می یابند.
- کوزه شکنی
از جمله رسوم رایج در اکثر شهرهای ایران، شکستن کوزه ها می باشد. شاید ریشه این آیین، این باور خرافی قدیمی باشد که کوزه بدیمنی بوده و با شکستن آن، بدیمنیها هم از بین میرود.
مردم در تهران یک یا چند سکه نیز درون کوزه انداخته و آن را از بالای بام خانه و یا همچون زمان قدیم از بالای نقارهخانه به پایین پرتاب میکنند تا بشکند. در خراسان نیز، افزون بر سکه، مقداری زغال و نمک نیز در کوزه ریخته و دور سر خود می گردانند. سپس، پرتاب می کنند.
احتمال بر این است که این سنت، بر یک اصل بهداشتی متکی می باشد، ایرانیان قدیم معتقد بودند که ظروف سفالین را نباید بیش از یکسال در خانه نگاه داشت. همچنین، ظروف سفالین لعاب نداشته و قابل شستشو نیستند. لذا، پس از یک سال آلوده و غیربهداشتی می گردند و باید دور انداخته شوند.
- قاشقزنی
در این رسم، دختران و پسران جوان، بر سر خود چادری انداخته و به در خانهٔ آشنایان میروند. سپس، در جلوی خانه قاشق به کاسه می زنند تا صاحبخانه از صدای قاشقها به در خانه آمده و به داخل کاسههای آنان آجیل، شیرینی، شکلات، نقل و پول می ریزد. احتمال آن است که این آیین از این عقیده که ارواح نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به زندگی باز می گردند و به شکل افراد ناشناس با روی پوشیده به خانه بازماندگان سر میزنند، نشات گرفته باشد. بر طبق کتاب زند اوستا، پنج روز آخر هر سال تا روز پنجم فروردین اورمزد دوزخ را خالی کرده و ارواح را رها می کند.
در برخی شهرها، پختن آشی به نام آش بیمار یا آش زینالعابدین نیز رایج است که به نیت شفای بیمار در این شب پخته می شود. نحوه گردآوری مواد این آش به صورت مراسم قاشقزنی می باشد. هرچه آنچه که مردم می دادند، باید در پختن آش به کار میرفت و اگر چیزی از آن اضافه میماند، به فقیران داده میشد.
- بخت گشایی یا گره گشایی
یکی از سنت های شب چهارشنبه سوری این است که زن یا مرد گوشه ای از چارقد یا چادر خود را گره می زند و در خیابان از نخستین عابر درخواست می کند که آن گره را بگشاید. گاهی نیز، قفل کوچکی را بسته و کلید آن را به نخستین عابر میدهد تا باز کند. بر طبق رسوم برخی از شهرها، دختر در این شرایط، آینه ای با خود به همراه می آورد و پس از بازکردن گره یا قفل به آینه نگاه کرده و لبخند می زند. سپس، در مسیر برگشت به خانه، از یکی از آقایان سوالی می کند، تصور بر این بود که همسر آینده وی هم شغل آن رهگذر خواهد بود. سنتی مشابه این، در زنجان رایج است که در آن دختران دم بخت هفت گره به جامه خود زده و به آبانبار میرفتند تا پسربچهای این گره ها را باز کند. در خراسان نیز دختران دم بخت با کوزه و قیچی به لب جوی میرفتند. پس از پرکردن کوزه، دو انگشت شستشان را با نخ بسته و منتظر می ماندند تا عابری از راه برسد و نخ را ببُرد. سپس، کوزه را برداشته و به خانه برمیگشتند و پس ازهفت بار دورکردن حیاط میگفتند بختم باز شد.
در تهران قدیم، توپی جنگی در میدان ارگ قرار داشت که توپ مروارید نام داشت و قدمت آن به صد سال می رسید. در آن زمان، مرسوم بود که در شب چهارشنبهسوری، دختران دم بخت یا زنانی حاجت دار، از صفه میدان بالا رفته، در کنار آن نشسته و از زیر آن رد میشدند.
در زمان های وجود مغازه های کوزه گری، رسمی دیگر وجود داشت که در آن دختران با هفت گردو به آنجا رفته و روی چرخ کوزهگری مینشستند. سپس، هفت دور میچرخیدند و هر دور، یکی از گردوها را میشکستند.
یکی دیگر از رسوم شب چهارشنبه سوری، ریختن آب دباغخانه بر سر به نیت گشایش در کارها بوده است. در شهرهای کردستان دختران برای پر کردن ظرف آب به زمینهای اطراف دباغخانه رفته و قبل از پر کردن آن، یک زرده تخم مرغ میخوردند.
- غذا و تنقلات
در توصیف آیینهای چهارشنبهسوری می توان به تنقلاتی همچون آجیل نذری یا مشکلگشا اشاره کرد. در خراسان، آجیلی مخصوص این شب وجود دارد که بی نمک بوده و مردم خوردن آن را مایه شگون میدانند. خراسانیها، در این شب غذایی به نام چهاررنگپلو میپزند که از رشتهپلو، عدس پلو، زرشک پلو و ماش پلو تشکیل می شود. در کردستان نیز، بو دادن و خوردن گندم، کنجد، نخود و عدس مرسوم بودهاست.
- شال اندازی
شالاندازی نیز، یکی از رسوم چهارشنبه سوری است که تقریبا در همه جا رواج داشته و هم اکنون نیز، انجام می شود. جوانان چند دستمال را به هم گره زده و از آن طنابی درست میکنند. سپس، از جایی بلند آن را به خانه آویزان می کنند. صاحبخانه، هدایای هرچند کوچک در گوشه شال ریخته و بر آن گرهی می زند. آنچه در این شال است هم هدیه چهارشنبه سوری به حساب می آید، هم فال. هدیه نان، نشانه نعمت، شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کثرت اولاد در آینده، گردو نشانه طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواریها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال جدید و سکه نقره نشانه سپیدبختی و یا در برخی نقاط نوعی خواستگاری غیرمستقیم بوده است.
نویسنده: حدیثه سقاتپه
منابع و ماخذ:
https://www.tasvirezendegi.com
https://www.kojaro.com
https://www.ghasrangasht.com