در دنیای تخیلی فیلم و تلویزیون، هوش مصنوعی آنقدر پیشرفته به تصویر کشیده شده است که از انسان واقعی قابل تشخیص نیست. اما اگر واقعاً به دنیایی نزدیک شویم که در آن هوش مصنوعی قادر به فکر کردن و احساس کردن باشد، چه؟
لطفا نترسید! بیایید مفاهیم سایبورگ و فرا انسان را کنار بگذاریم. در واقع، انسان دیجیتالی معنای پیش پا افتاده تری دارد.
انسان دیجیتال آواتاری دیجیتالی است که به اپراتور اجازه می دهد تا هویت خود را به طور کامل به یک هویت مجازی تغییر دهد. این آواتار، می تواند طیف وسیعی از زبان بدن انسان را تولید کند و میتوانید از آن بهعنوان نمایش دیجیتالی یک شخص واقعی استفاده کنید یا یک شخصیت منحصربهفرد و اسکریپت هویت بسازید.
این آواتار، با پشتوانه هوش مصنوعی که نظرات مشتریان را تفسیر می کند، نه تنها حقایقی مورد نیاز مخاطبان، بلکه پاسخ غیرکلامی مناسب را نیز به آنها ارائه می دهد. انسانهای دیجیتال، موجودات مجازی انسانمانندی با هوش مصنوعی هستند که بهترینها را در دو زمینه ارائه میدهند: هوش مصنوعی و مکالمه انسانی.
آنها می توانند به راحتی به هر مغز دیجیتالی برای به اشتراک گذاشتن دانش هایی مانند چت بات و NLP متصل شوند. بعلاوه، این آواتارها با استفاده از نشانه های کلامی و غیرکلامی مانند لحن صدا و حالات چهره با اطرافیان در تعامل باشند. با این موجودات، امکان بازآفرینی تعامل طبیعی انسانی در مقیاس آواتار ایجاد می شود. علاوه بر این، آنها 24 ساعت شبانه روز و هفت روز هفته در دسترس هستند، بدون اینکه حتی یک روز تعطیل داشته باشند. بنابراین، استفاده از این فناوری، ما را قادر میسازد تا با راهحلهایی فراتر از آنچه دستیاران مجازی میتوانند ارائه دهند، نیازهای مخاطبان را برطرف کنیم.
آنچه در انسان های دیجیتالی نهفته است، چهره های سه بعدی آنها بر اساس ویژگی های واقعی انسان الگوبرداری شده است. تشخیص گفتار آواتار را قادر می سازد تا آنچه را که شخص می گوید، درک کند و از پردازش زبان طبیعی برای ایجاد پاسخ استفاده می شود. قبل از اینکه آواتار کلمه ای را به زبان بیاورد، احساسات خاص و حالات چهره نیز در پاسخ کدگذاری می شود. انسانهای دیجیتال نه تنها از نظر زبان و لحن صدا، بلکه به دلیل حرکات صورت نیز شبیه به نظر میرسند: ابروهای برافراشته، کج کردن سر، لبخند، حتی یک چشمک. آنها یک معامله را به یک تعامل تبدیل می کنند: ترسناک و در عین حال شگفت انگیز، انسانی، اما نه کاملاً.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک فرد ممکن است به آواتار دیجیتال روی بیاورد. ساده ترین دلیل موجود، زمانی است که شخص نیاز به گمنامی وناشناخته بودن دارد. دلایل پیچیده تر نیز، شامل مشارکت در تولید محتوا مانند فیلم یا برنامه های تلویزیونی است. هویتهای دیجیتالی انسانی را همچنین، میتوان به میزان مؤثر در بازیهای ویدیویی نیز پیادهسازی کرد. این صنعت تنها یک سرگرمی نیست که به فناوری انسان دیجیتالی روی آورده است. کسبوکارهای جدید، نیز امروزه فعالانه از این فناوری برای ایجاد مشاوران مجازی و بهبود تجربه مخاطبان خود در هر مرحله، از مشتریان احتمالی گرفته تا مشتریان پرداختکننده، استفاده میکنند.
تاریخچه مختصری از انسان های دیجیتالی که دقیقاً شبیه ما هستند!
مفهوم "انسان دیجیتال" توسط هالیوود زنده شد. برای اولین بار، ما در فیلم هایی مانند سیاره میمون ها (2001) و آواتار (2009) با محتمل ترین استفاده از این فناوری مواجه شدیم. توسعه فناوریهای مدلسازی سه بعدی و انیمیشنی امکان تبدیل بازیگران واقعی به شخصیتهای دیجیتالی را فراهم کرد که در هر دو مورد حتی انسان هم نبودند!
بعدها، شاهد اجرای موفقیت آمیز این روند توسط استودیوهای بازی های ویدیویی بودیم. بازی ویدیویی Beyond Two Souls (2013) که توسط Quantic Dream ساخته شده است، بازیگران واقعی (ویلم دفو و کارولین ولفسون) را به نمایش میگذارد که به نسخههای دیجیتالی آنها تبدیل شده و قابل بازی بر روی کنسول و رایانه شخصی شدند.
جالب است بدانید که استودیوها در حین کار روی فیلم یا بازی های ویدیویی باید آواتار دیجیتالی بازیگر و صدای او را ترکیب کنند. بدین منظور، اطلاعات بیشتری در مورد فرآیند سنتز صدای منحصر به فرد انسان دیجیتال در فیلم ها و برنامه های شبیه سازی صدا برای بازی های ویدیویی باید کسب شوند. صنعت انسان دیجیتال در سال های اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است. این پیشرفت، تا حد زیادی به دلیل ظهور نرم افزارهایی است که به افراد اجازه می دهد تا بدون دسترسی به تجهیزات استودیو یا بودجه قابل توجه، یک هویت دیجیتالی ایجاد کنند.
فناوری و اجرا
انسانهای دیجیتال میتوانند پشتیبانی و آموزش مشتری را ارائه دهند، در حالی که ارتباط عاطفی انسانی را نیز ممکن میسازند. یک انسان دیجیتال بر چهار پلتفرم استوار است. لایه چت بات که مکالمه با یک انسان دیجیتال دیگر را امکان پذیر می کند. اینجاست که به انسان دیجیتال آموزش داده می شود تا سؤالات مشتریان را بشناسد و پاسخ صحیح بدهد. این مکالمه، می تواند برای مثال با Google Cloud DialogFlow باشد. متن ربات چت با صدای دلخواه اپراتور به گفتار تبدیل می شود. برعکس، سوال گفتاری مشتری دوباره به متن تبدیل می شود تا ربات چت آن را پردازش کند. یک لایه بصری انسان دیجیتال واقعی و پس زمینه را فراهم می کند. این لایه توسط کمپانی Uneeq مدیریت می شود. بین چت بات و لایه بصری، حضور احساسی و حالات چهره برنامه ریزی شده است تا این حالات در نقطه مناسب در پاسخ آواتار منعکس شود. کمپانی Deloitte این لایه ها را با هم ادغام می کند. رابط کاربری آواتار بر اساس نیازهای مشتری ایجاد می شود، جریان مکالمه از قبل برنامه ریزی شده است و تصاویر نیز مطابق با نام تجاری مشتری یا مخاطب مورد استفاده قرار می گیرد.
با توجه به اینکه تعاملات انسانی دیجیتال تأثیر مثبتی در مراقبتهای بهداشتی، مالی، خردهفروشی و چندین صنعت دیگر دارد، انسان ها مشتاق می شوند تا عصر جدیدی از تعامل انسان با ماشین را آغاز کنند.
انسان های دیجیتال چگونه ساخته می شوند: مروری بر فناوری تولید
فرآیند ایجاد هویت دیجیتال انسانی شامل 3 عنصر حیاتی است: ایجاد مدل، ضبط حرکت و گرافیک بلادرنگ. اگر تا به حال استریم دیجیتال انسان را بصورت واقعی تماشا کرده باشید، احتمالاً از اینکه بدانید در پشت صحنه آن چه اتفاقاتی در حال وقوع است، تعجب نخواهید کرد.
بازیگر باید از نشانگرهای خاصی استفاده کند تا یک مدل سه بعدی از چهره خود بسازد. حرکات صورت و بدن بازیگر، مستلزم فیلمبرداری مداوم توسط چندین دوربین است که هر فریم و زاویه آن حرکات را به سیستمی که مسئول ارائه شخصیت دیجیتالی است منتقل می کند. اکنون نگاهی گذرا به روند ایجاد یک آواتارانسانی می اندازیم.
- ایجاد مدل
از نظر فنی، دو راه برای ایجاد یک هویت مجازی جدید وجود دارد. اگر می خواهید از شخصیت کارتونی متحرک استفاده کنید، باید کاراکتر جدید خود را از ابتدا ترسیم کنید. اما وقتی صحبت از هویت دیجیتالی انسان به میان میآید، باید با تنظیمات تصویربرداری حرکتی شروع کنید. به طور معمول، این مرحله باید یک مرحله بسیار کنترل شده با چندین دوربین با وضوح بالا و نور کنترل شده باشد. نرم افزارهایی وجود دارد که می توانند به شما کمک کنند تا تنها با یک دستگاه تلفن همراه یا لپ تاپ به نتیجه ای مشابه برسید. البته، مدلی که با وب کم یا تلفن ساخته شده باشد، با مدلی که در یک استودیو حرفه ای ساخته شده است، قابل مقایسه نیست. هنگامی که مدل دیجیتالی صورت و بدن انسان جمع آوری شد، زمان آن فرا می رسد که انیمیشن را به حرکت درآورید.
- ضبط حرکت
برای یک آواتار مجازی، مدل در زمان واقعی توسط حرکات صورت بازیگر هدایت می شود. از آنجایی که آواتار سه بعدی به شخص خاصی متکی نیست، هر بازیگری می تواند پایه و اساس کار یک مدل شخصیت دیجیتالی را ایجاد کند. شخصیت همیشه خودش باقی خواهد ماند، مهم نیست فرد بازیگر چه کسی باشد. برای ثبت حرکات یک بازیگر، به یک لباس مخصوص با سنسورهای حرکتی نیاز دارید. یک لباس کپچر معمولی را می توان با قیمتی در حدود 2500 تا 3000 دلار پیدا کرد.
- رندر زمان واقعی
و عنصر نهایی، پردازش گرافیکی بلادرنگ. از آنجایی که فیلم دیجیتال و گرافیک واقعی باید در زمان واقعی متحرک شوند، به یک کامپیوتر قدرتمند و یک پردازنده ویژه نیاز دارید که حرکات بازیگر را با مدل سه بعدی آواتار ترکیب کند. معمولاً این کار را می توان با استفاده از موتورهایی که توسعه دهندگان بازی برای بازی های ویدیویی استفاده می کنند، انجام داد. تنها تفاوت این است که در یک بازی ویدیویی، تمام حرکات شخصیت ها از پیش تعیین شده است. اما در مورد انسان های دیجیتال، فیلم باید در زمان واقعی ارائه شود.
موارد استفاده از این فناوری در صنعت: امروز و آینده
قبلا به فیلم ها و بازی های ویدیویی اشاره شد. فناوریهایی که امکان ترکیب افراد دیجیتال نه فقط بصورت ویدیو، بلکه همراه با صدا و استفاده از آنها برای مقاصد سرگرمی را فراهم میکنند، اکنون بیش از هر زمان دیگری مورد تقاضا هستند. روند رو به رشد VTuber و فیلم های مصنوعی و رسانه های تلویزیونی، به طور کلی، نشان می دهد که زمان درخواست برای خدمات رسانه ای جهانی از این نوع، دور نیست. با محصولات و آژانسهایی مانند Respeecher و Hololive Production، به زودی میتوان انتظار داشت که شاهد پخش خبری با یک آواتار دیجیتالی باشیم با همان صدای گوینده واقعی، اما به گونه ای که به همه زبانهای ممکن صحبت میکند.
تصور کنید که این فناوری، چه فرصت هایی را برای پروژه های آموزشی باز می کند. توماس جفرسون واقعی می تواند در مورد چگونگی ایجاد اعلامیه استقلال صحبت کند و نیل آرمسترانگ می تواند برداشت های خود را از اولین قدم خود بر روی ماه دقیقاً در لحظه ای که روی صفحه اتفاق می افتد، به اشتراک بگذارد. آنچه زمانی یک داستان کتاب قدیمی بود، اکنون می تواند به یک فیلم یا برنامه تلویزیونی تعاملی معتبر تبدیل شود.
به جز استودیوهای سینما و بازی، امروزه چه افرادی سریعترین استفاده کننده از این فناوری است؟
پاسخ این سوال، ممکن است شما را متعجب کند، اما باید بگویم، این فناوری بیشتر در امتداد خطوط کسب و کار سنتی مورد استفاده قرار می گیرد. اخیراً ربات های چت هیجان انگیز جای خود را به دستیارهای ویدئویی دیجیتال کامل داده اند. ترکیبی از هوش مصنوعی، رباتهای چت و آواتارهای دیجیتالی انسان، ساخت یک سرویس منحصربهفرد را ممکن ساخته است که احتمالاً به زودی مردم را از خدمات مشتریان دور میکند.
IBM اخیراً دستیار Watson خود را منتشر کرده است که سرویسی است در IBM Cloud برای کمک به هر کسی در ساخت و استقرار دستیارهای مجازی. فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی IBM به کاربران اجازه می دهد تا دستیارهای مجازی را برنامه ریزی کنند که بسیار فراتر از چت بات های معمولی هستند. برخی از شرکتها مانند کیا استفاده از فناوری آیبیام و انسانهای دیجیتال را در فروشگاه های خودروی خود آغاز کردهاند. برندهایی مانند ANZ، سونی، P&G، رویال بانک اسکاتلند و مرسدس بنز نیز قبلاً انسان های دیجیتالی هوش مصنوعی را به عنوان بخشی از خدمات مشتریان خود پیاده سازی کرده اند.
سایر صنایعی که در طول دهه آینده توسط این فناوری درگیر خواهند شد، عبارتند از:
بانکداری و مالی، نرم افزار و فناوری، خودرو، مراقبت های بهداشتی، انرژی، تحصیلات
بطور خلاصه، در آینده ای نه چندان دور، از معلمان و نمایندگان فروش گرفته تا پشتیبانی مشتری و مجریان اخبار، کل صنایع تحت تأثیر فناوری انسان دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت.
انواع دیگری از آواتار های دیجیتال
آواتارهای دیجیتال ObEN به عنوان هویت مجازی برای افراد مشهور، اینفلوئنسرها، شخصیت های بازی و سایر نهادها در صنعت رسانه و سرگرمی عمل می کنند. در همین حال، کمپانی Soul Machines رویکرد بیولوژیکی تری دارد که با یک "مغز دیجیتال" جنبه هایی از مغز انسان را شبیه سازی می کند تا احساسات "احساس شده" و "بیان" را توسط "افراد دیجیتالی" خود تعدیل کند.
آملیا نیز، از روش مشابهی در ایجاد "کارمندان دیجیتال" خود استفاده می کند. آواتار، بخشهایی از مغز که با حافظه درگیر هستند را تقلید میکند تا به پرسشها پاسخ دهد و با هر تعامل، یاد میگیرد تا تجربیات جذابتر و شخصیسازیشدهتری ارائه دهد.
نظر دانشمندان درمورد استفاده از این تکنولوژی
شیوالی موهان، دانشمند سیستم های هوش مصنوعی در مرکز تحقیقات پالو آلتو، نسبت به این موجودات دیجیتالی بدبین است. او میگوید: «آنها از نظر ظاهر و صدایشان شبیه انسان هستند، اما این به معنی انسان بودن آن ها نیست." انسان بودن همچنین نحوه تفکر افراد، نحوه برخورد با مشکلات و نحوه تجزیه آنها است و این نیاز به طراحی الگوریتمی زیادی دارد. طراحی هوش انسانی، تلاشی متفاوت از طراحی گرافیک هایی است که مانند انسان ها رفتار می کنند. اگر به مشکلاتی فکر میکنید که این آواتارها را برای آنها طراحی می کنیم، ممکن است به چیزی که شبیه انسان است نیاز نداشته باشید، حتی ممکن است راه حل درستی نباشد.
حتی اگر این آواتارها نزدیک به انسان به نظر برسند، باز هم احساس عجیب بودن را برمی انگیزند. «اگر چیزی شبیه انسان به نظر می رسد، ما از آن انتظارات زیادی داریم، اما آن چیز ممکن است به گونه ای متفاوت رفتار کند که انسان به طور غریزی بداند واکنش مناسبی ندارد». موهان میگوید که این تفاوتها باعث ایجاد احساس عجیب و غریب بودن میشود.
کمپانی های Amelia،Soul Machines و UneeQ موجودات دیجیتالی خود را یک قدم فراتر میبرند و سازمانها را قادر میسازند تا خود آواتارها را با استفاده از پلتفرمهای کمکد یا بدون کد ایجاد کنند.
دور از انتظار نیست که روزی تکنولوژی انسان دیجیتال به موضوعی کاملا عادی در سطح جهان تبدیل خواهد شد.
ترجمه و تالیف: حدیثه سقاتپه
References:
https://www2.deloitte.com
https://spectrum.ieee.org
https://www.respeecher.com