شهر روی آب

شهر روی آب

ونیز، شهر، بندر اصلی، و پایتخت هر دو استان ونزیا و منطقه ونتو  در شمال کشور ایتالیا است. این شهر جزیره ای، زمانی مرکز یک جمهوری دریایی بود. ونیز بزرگترین بندر دریایی در اواخر قرون وسطی در اروپا و پیونددهنده تجاری و فرهنگی این قاره به آسیا بود. ونیز از نظر محیطی، معماری و تاریخی یک شهر منحصربه‌فرد است و در دوران جمهوری خود به این شهر لقب «آرام‌ترین و عالی‌ترین») داده می‌شد. این بندر، همچنان یک بندر اصلی ایتالیا در شمال دریای آدریاتیک است و یکی از قدیمی ترین مراکز گردشگری و فرهنگی جهان است.

 

 

از زمان سقوط جمهوری ونیزی در سال 1797، این شهر جایگاهی بی‌رقیب در تصورات غربی داشته است. امروزه، ونیز که به عنوان بخشی از میراث هنری و معماری کل بشریت شناخته می شود، بعنوان شهری که استقلال اقتصادی و سیاسی هزار ساله اش با نقش آن در تجارت جهانی حفظ شده است، می باشد. وضعیت شهر در جزایر، گسترش حومه مدرن را در فراتر از مرکز تاریخی محدود کرده است. چارچوب کانال ها و خیابان های باریک آن مانع از نفوذ خودروها به این شهر شده است و ثروت بی‌نظیر آن از ساختمان‌ها و بناهای تاریخی مربوطه به دوره تسلط تجاری، تمایل شدید و تقریباً جهانی را برای حفاظت حساس تضمین کرده است. این نگرانی برای حفاظت در حال حاضر، نه تنها به بناهای تاریخی شهر بلکه به خود شهر نیز کشیده شده است، زیرا افزایش سطح آب و فرونشست زمینی که ونیز بر روی آن ساخته شده است، ادامه حیات شهر را به شکل کنونی آن تهدید می کند. در سال 1987 ونیز و تالاب آن در مجموع به عنوان میراث جهانی یونسکو معرفی شدند.
این شهر که در انتهای شمال غربی دریای آدریاتیک واقع شده است، بر روی مجمع الجزایری در لاگونا ونتا (تالاب ونیز) به شکل هلالی قرار دارد و حدود 32 مایل (51 کیلومتر) از باتلاق های احیا شده جسولو در شمال تا زمین های زهکشی شده فراتر از آن امتداد دارد ودر انتهای جنوبی، آب‌های کم‌عمق تالاب توسط خطی از سواحل شنی یا لیدی محافظت می‌شود که سه شکاف یا پورت آن امکان عبور جزر و مد 3 فوتی (1 متری) و ترافیک دریایی شهر را می‌دهد. در سواحل شنی بسیاری از سکونتگاه های کوچک وجود دارد که قدمت برخی از آنها به چند قرن می رسد. شناخته شده ترین آنها خود لیدو است که از قرن نوزدهم یک استراحتگاه ساحلی شیک بوده است.

 

 

اگرچه، ونیز ممکن است به درستی به عنوان یک شهر دریایی منزوی در نظر گرفته شود، اما همیشه پیوندهای نزدیک با زمین های باتلاقی اطراف و سرزمین اصلی شمال ایتالیا داشته است. جمهوری ونیز شامل محیط تالاب، داگادو، در قلمرو خود بود. علاوه بر این، از اوایل قرن پانزدهم، امپراتوری زمینی بزرگی به نام terraferma "سرزمین خشک" جمع آوری کرد، که از شبه جزیره ایستریا در شرق تا مرزهای میلان در غرب و از رودخانه پو در جنوب تا غرب آلپ مرتفع در شمال امتداد داشت. از قرن شانزدهم به بعد، ونیزی ها سرمایه گذاری زیادی در خرید، احیاء و زهکشی زمین های terraferma کردند. نقش جمهوری، هنوز هم در شهرهای موضوع قبلی مانند پادوآ، ورونا و ویچنزا دیده می‌شود، جایی که کاخ‌های گوتیک ونیزی در خیابان‌ها قرار دارند و نماد ونیز، شیر سن مارکو، بر فراز میدان‌های شهر قرار دارد.
امروزه، شهر اداری یا کمون یافته ونیز، محیط 90 مایلی (145 کیلومتری) تالاب را در بر می گیرد و مناطق شهری و صنعتی Mestre  و Marghera و فرودگاه بین المللی مارکوپولو در Tessera را در بر می گیرد. نسبت جمعیت کمون که در خود ونیز زندگی می کنند به طور پیوسته کاهش یافته است. در آغاز قرن بیستم، مرکز شهر تاریخی سه چهارم جمعیت کمون را تشکیل می‌داد و در اواسط قرن هنوز بیش از نیمی از جمعیت این کمون را تشکیل می‌داد. در آغاز قرن بیست و یکم، این کسر به کمتر از یک چهارم کاهش یافت.

تالاب و جزر و مد
این تالاب که در اصل از تعامل جریان های جزر و مدی آدریاتیک و آب های چندین رودخانه آلپ تشکیل شده است، همیشه برای بقای ونیز بسیار مهم بوده است. سواحل گلی، کم عمق و کانال های آن منبع درآمدی از زندگی دریایی و پرندگان ونمکدان ها است. این تالاب به عنوان حفاظت و به عنوان یک سیستم فاضلاب طبیعی، با جزر و مد، کانال های شهر را دو بار در روز بیرون می کشد. اما این تالاب، نیاز به نگهداری دقیق دارد تا از تهدید موجودیت ونیز جلوگیری شود. تعمیق کانال ها در قرن بیستم، برداشت بیش از حد آب شیرین از سفره های زیرزمینی، بالا آمدن دریای آدریاتیک و غرق شدن زمین شناسی حوضه رودخانه پو، همگی باعث کاهش سطح زمین شده و یک مشکل جدی سیل ایجاد کرده اند. به طور منظم، زمانی که جزر و مد با بادهای جنوب و شرق ترکیب می‌شود، آب‌های تالاب بالا می‌آیند و شهر را سیل در بر می گیرد و آکوآ آلتا را ایجاد می‌کنند که برای ونیزی‌ها یک پدیده آشناست. در میادین اصلی به گردشگران و دیگران اجازه می دهند تا در اطراف شهر قدم بزنند. ونیز شورای شهر خود را دارد که مسئولیت نهایی زندگی روزمره شهر را بر عهده دارد، اما یک مقام منطقه ای منطقه ونتو را اداره می کند که نگرانی های هیدروگرافی و صنعتی دارد که به شدت بر مشکلات تالاب و شهر تأثیر می گذارند. علاوه بر این، وزارتخانه های دولت ملی سهم مستقیمی در موزه ها و گالری ها، فعالیت های بندری و ساختمان های تاریخی دارند. در نهایت، بسیاری از صنایع بزرگ ملی شده و یا بخشی از آن متعلق به دولت شده اند، از جمله راه‌آهن، فرودگاه و آنچه از صنایع نفت و شیمیایی واقع در مارگره باقی مانده است. چنین حوزه های قضایی همزمان و با تضاد منافع باعث بن بست اداری شده اند و در نتیجه این انفعالات ونیز همچنان در برابر سیل آسیب پذیر است.

 


اقلیم
بیشتر بازدیدکنندگان شهر ونیز را در تابستان دیده اند، زمانی که میانگین دمای روز بین 24 تا 27 درجه سانتی‌گراد است و مه ناشی از رطوبت بالا اغلب منظره کوه‌های آلپ را در سراسر تالاب پنهان می‌کند. بهار و پاییز نور روشن تری را به ارمغان می‌آورند، مخصوصاً زمانی که بادهای شمالی می وزند. در ژانویه، میانگین دما 2.2 درجه سانتیگراد است و در زمستان ونیز در اثر مه سرد و کدر می شود و ظاهری مرموز به شهر بخشیده می شود. میانگین بارندگی سالانه حدود 34 اینچ است که بیش از 7 اینچ در ماه های اکتبر و نوامبر و حدود 6.5 اینچ در ماه مه و ژوئن می بارد.

ظاهر شهر
استقرار تالاب مربوط به قبل از دوران رومیان است، اما ساختار شهری کنونی در اوایل قرن هفتم شکل گرفت، زمانی که مهاجران از سرزمین اصلی، جوامع ماهیگیری موجود را در دشت‌های گلی و سواحل ماسه‌ای مرتفع کردند. در میان این سکونتگاه‌های اولیه، ریو آلتو، که نامش به مرور زمان به ریالتو تغییر کرد، مرکزی‌ترین مکان بود و به قلب ونیز تبدیل شد، ۱۱۸ جزیره مجزا را با پل‌ها و کانال‌ها به هم پیوند داد و همه سکونتگاه‌های دیگر را تابع حکومت دوج منتخب خود کرد. در تمام این سکونتگاه های مردابی، پلان مشخصه، که هنوز در الگوهای خیابان قابل تشخیص است، تحت سلطه یک کانال قابل کشتیرانی بود که کانال های جانبی در فواصل زمانی از آن منشعب می شدند.
در این شهر، بیش از 200 کانال اصلی به یکدیگر متصل شده اند تا یک شبکه شهری متراکم را در دو طرف کانال بزرگ منحنی شکل دهند، که یک S بزرگ عقب مانده را بیش از دو مایل، از ایستگاه راه آهن تا حوضه سن مارکو در مقابل قصر دوج توصیف می کند. عرض آن از حدود 30 تا 70 متر متغیر است و با ساختمان هایی که زمانی کاخ خانواده های بزرگ بازرگانان و انبارهای عمومی یا fondaci مورد استفاده در تجارت خارجی بوده اند، پوشیده شده است.
الگوی اصلی جزایر مجزای اطراف ریالتو در محله های ونیز هم مشهود است. شاید امروزه به وضوح قابل تشخیص ترین منطقه به این شکل، منطقه گتو باشد، جزیره ای که از سال 1516 تا 1797 یهودیان ونیز در آن محصور بودند. گتو در قسمت شمال غربی شهر ونیز واقع شده است و توسط کانال هایی احاطه شده که پل های آن زمانی برافراشته و در شب محافظت می شدند. از آنجایی که این ناحیه، تنها منطقه ای بود که یهودیان در ونیز می توانستند در آن زندگی کنند، خانه های آن بسیار متراکم بوده و حتی به هفت طبقه می رسند. کوچه ها تقریبا برای دو نفر خیلی باریک هستند.
در شهر ونیز، بسیاری از محله‌ها، انجمن صنفی یا برادری کوچک خود را داشتند و در جشنواره‌ها نمایندگان آن‌ها برای تهیه شناور پاروزنان با یکدیگر رقابت می‌کردند، رقابتی تشریفاتی که توسط پاتریسیون‌های حاکم برای ارتقای ثبات مدنی تشویق می‌شد. با گذشت زمان، تکه‌های خیابان‌ها، کانال‌ها و اسکله‌های محلی برای بهبود ساختار کلی شهر اصلاح شده‌اند. مسیرهای کنار اسکله برای ایجاد گذرگاه‌های کنار کانال یا اساس شهر تعریض شده‌اند، کانال‌ها پر شده‌اند و خیابان‌ها با گذرگاه‌هایی در زیر خانه‌ها به هم پیوسته‌اند. 

قایق ها و پل های کانال
شناخته شده ترین شکل حمل و نقل در آبراه های ونیز تله کابین است. امروزه، تنها چند صد مورد از این قایق‌های بی‌نظیر و بی‌کلید باقی مانده است. شکل ظریف و براق و رنگ‌های مشکی براق آن‌ها را به نمادی از ونیز تبدیل کرده است. 
کانال ها با انواع قایق های موتوری پر شده است. کانال ها، از اتوبوس های آبی عمومی که توسط سیستم حمل و نقل شهری اداره می شوند تا تاکسی های موتور پرتاب خصوصی را شامل می شوند. صنایع دستی تخصصی دیگر، مانند لنج های حامل میوه و سبزیجات، لنج های زباله، لنج های آمبولانس و پلیس، و قایق های پر از چمدان های گردشگران، صحنه آبی بی پایان را تشکیل می دهند.
رنگ و تنوع
ونیز یک شهر پیاده روی است. به غیر از پارکینگ‌های بزرگ در میدان رم و در لیدو، تردد خودروها در شهر ممنوع است. در خطر مواجهه با مسیرهای انحرافی مکرر و بن‌بست‌ها، می‌توان با پای پیاده به هر نقطه‌ای در ونیز رسید. بسیاری از پل های مرمری قوسی سنتی باقی مانده اند، اما تعداد زیادی از پل های قدیمی با سازه های آهنی در قرن نوزدهم جایگزین شدند. کانال بزرگ توسط چهار پل پوشیده شده است. در چشمگیرترین پیچ آن، پل معروف ریالتو است که توسط آنتونیو دا پونته (حدود 1590) طراحی شده است. سه پل دیگر منشأ جدیدتری دارند. پل آکادمیا، یک سازه چوبی طاق بلند با ظاهری موقت، در دهه 1930 برای جایگزینی پل قرن نوزدهمی ساخته شده توسط اتریشی ها ساخته شد و با تقویت با فولاد در برابر ترافیک پیاده روی مقاومت کرده است. پل اسکالزی، در ایستگاه راه‌آهن، در سال 1932 از سنگ مرمر ساخته شد. جدیدترین پل کانال بزرگ، پل قانون اساسی است که توسط سانتیاگو کالاتراوا طراحی شد و در سال 2008 افتتاح گردید. این پل ایستگاه راه‌آهن را به میدان رم متصل می‌کند.

خانه ها
خانه های معمولی معمولا سه یا چهار طبقه هستند. آنها در ابتدا دارای پلکان خارجی بودند و در اطراف یک حیاط و چاه جمعی جمع شده بودند. درهای مستطیلی ساده و چراغ های پنجره آنها ممکن است در قاب سنگ مرمر صیقل نیافته باشند. در صورت بدون تزئین بودن، دیوارهای آجری قرمز یا گچ بری های اخرایی آنها گرمای راحتی به منظره شهر می دهد. اما این ها کاخ‌ هستند، نه خانه‌های معمولی که مستقیماً به کانال‌های بزرگ‌تر، به‌ویژه کانال بزرگ اصلی، با ستون‌های پهلوگیری با رنگ‌آمیزی زیبا که ورودی‌های آب آن‌ها را نشان می‌دهند، جلو می‌روند.
اگرچه سبک های معماری در طول زمان تغییر کرد، ساختار ساختمان های بازرگانان نسبتاً ثابت باقی ماند. نماهای کاخ ها از نظر سبکی از شکل اولیه بیزانسی خود تکامل یافته است که با طاق های بلند و باریک مشخص می شود.
میراث تجارت دریایی
چشم انداز ونیز محصول فعالیت های اقتصادی آن در گذشته و حال و همچنین محیط فیزیکی آن است، پایه پایدار ثروت ونیزی نیز، تجارت دریایی بود. در ابتدا در محصولات محلی مانند ماهی و نمک تالاب در بحث تجارت جای داشت، اما تجارت بین اروپا و خاورمیانه و آسیا به سرعت در حال گسترش بود و فروشگاه‌های کالاهای غنی را در بر می گرفت. ریالتو هسته اصلی فعالیت تجاری و بازرگانی ونیزی است. 
تجارت ونیزی هم برای حمل و نقل و هم برای محافظت از دزدان دریایی، رقبا و نیروهای ارتش ترکیه به کشتی های خوش ساخت نیاز داشت. بدین ترتیب، کشتی سازی به ناچار تبدیل به یک صنعت بزرگ شد. این صنعت، یک بخش کامل در شمال شرقی شهر آرسنال را اشغال کرد.

صنایع سنتی
در سرتاسر ونیز قایق‌خانه‌های کوچک و دیگر کارگاه‌های صنایع دستی لوکس سنتی که توری، منسوجات و مبلمان تولید می‌کنند، پراکنده است. یکی از قدیمی ترین تخصص های ونیز ظروف شیشه ای است. بهترین محصولات دارای کیفیت عالی هستند، اما بیشتر اجناس شیشه‌ای امروزی زیورآلاتی برای تجارت توریستی هستند. در سال 1291 بسیاری از کوره‌های شیشه‌گری در جزیره مورانو به منظور پیشگیری از آتش سوزی به شمال منتقل شدند. مورانو همچنان کانون تولید شیشه امروزی است، اگرچه، این صنعت به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. دود اگزوز این صنعت باستانی نیز به خوردگی سنگ کاری ونیز کمک کرده است.
سایر سکونتگاه‌های جزیره‌ای کوچک نیز مانند بورانو، کائورل، مالاموککو و تورچلو به طور سنتی به فعالیت‌های اقتصادی محلی تالاب وابسته بودند: ماهیگیری و مرغداری، تولید نمک و باغبانی. برخی از سکونتگاه‌ها توسط توسعه‌های توریستی ساحلی غرق شده‌اند، اما تجارت‌های باستانی همچنان ادامه دارند، اگرچه به میزان قابل توجهی کاهش یافته‌اند. ماهیگیران در صنایع دستی کوچک همچنان مناظر رایج در تالاب هستند.

 

 


گردشگری
از اواخر قرن هجدهم، گردشگری در قلب اقتصاد ونیزی قرار گرفته است. موسسات مجلل مانند هتل دانیلی و کافه فلوریان مشهور در قرن نوزدهم برای خارجی های ثروتمند ساخته شدند. هتل‌ها و مغازه‌های کوچک (به‌ویژه فروشگاه‌های ماسک‌های سوغاتی و کارناوال) در هر خیابان و میدان اصلی در امتداد مسیرهای ایستگاه و پارکینگ‌ها به ریالتو و سن مارکو قرار دارند. اکثر کارگران شهر در گردشگری و صنایع وابسته به آن شغل پیدا می کنند که اکنون در تمام فصول ادامه دارد.
صنعت گردشگری فعالانه توسط مقامات تشویق شده است. در اوایل دهه 1980، ونیزی ها کارناوال باستانی را در ماه فوریه احیا کردند، مکمل دور رویدادهای بینال، گردهمایی بین المللی که هر سال در میان برگزار می شود و شامل جشنواره های هنر، معماری، فیلم، رقص، موسیقی و تئاتر است. 
گردشگری انبوه، مشکلاتی را نیز برای این شهر ایجاد کرده است. زیرساخت‌ها اغلب زیر بار میلیون‌ها بازدیدکننده در هر سال نزدیک به فروپاشی هستند و ساکنان مجبورند با قیمت‌های بسیار بالایی که صنعت توریست دیکته می‌کند، دست و پنجه نرم کنند. در واقع، به نظر می‌رسد که ونیز خود را به یک «شهر-موزه» محافظت‌شده تبدیل کرده است که در آن جوامع شهری واقعی یا زندگی فرهنگی جدا از آن‌هایی که برای افراد خارجی طراحی شده است، بسیار اندک است.

میراث فرهنگی: اسطوره ونیز
ونیزی‌ها با واکنش به محیط فیزیکی و انواع تأثیرات فرهنگی آگاهانه شهر خود را به عنوان مکانی استثنایی طراحی کردند. آن‌ها، شهرشان را به‌عنوان مرکز زندگی مذهبی، مدنی، و تجاری از سوی الهی می‌دانستند، جامعه‌ای با برکت سنت مارک، که توسط تالاب آن محافظت می‌شود و توسط قانون اساسی متوازن شامل سلطنت، اشراف و آزادی جمهوری اداره می‌شود. مورخان از این تصور به عنوان "اسطوره ونیز" یاد می کنند. معماری شهر، به‌ویژه در دوره رنسانس، عمداً از روم جمهوری‌خواه و آیین‌های بزرگ دولتی تقلید می‌کرد. 

سن مارکو
قلب اداری جمهوری ونیزی در سن مارکو، در ساختمان‌های اطراف میدان و پیازتا "میدان کوچک" قرار داشت. این قطعه دیدنی از برنامه ریزی شهری به تأثیر آن بر ارتباط فضاهای باز سنگفرش شده، ساختمان های تاریخی، بناهای تاریخی با دقت قرار گرفته و آب های بازتابنده تالاب بستگی دارد.

مولو
در ورودی آب پیازتا، مولو، یک اسکله سنگی وسیع قرار دارد که زمانی محل فرود تشریفاتی مقامات بزرگ و بازدیدکنندگان برجسته بود. این "در ورودی" به ونیز با دو ستون گرانیتی عظیم که در قرن دوازدهم از شرق آورده شده، مشخص شده است. یکی از شیر بالدار سنت مارک حمایت می کند که از کتاب حمایت می کند و دیگری سنت تئودور، اولین حامی ونیز، که روی یک تمساح ایستاده است.

کاخ دوج ها
در سمت راست مولو، کاخ دوج ها (Palazzo Ducale) قرار دارد که به نظر می‌رسد توده‌های تاج‌دار آن بر روی آب‌های تالاب شناور هستند. پلان آن، که نمونه کاخ های ونیزی است، بر روی یک حیاط داخلی با یک راه پله بزرگ متمرکز است و سه سنت معماری بزرگ - گوتیک، موری و رنسانس- را در خود جای داده است. این بنا، که طی سال‌ها پس از سوزاندن بنای اصلی قرن نهم در سال 976 ساخته شد، بیشتر ساختمان کنونی مربوط به قرن 14 تا 16 است. این کاخ هسته اصلی زندگی سیاسی در ونیز بود. نه تنها محل سکونت دوج منتخب (دوک) بلکه محل ملاقات شوراهای حکومتی و وزارتخانه های جمهوری نیز بود. اتاق ها و راه پله های آن توسط تعدادی از نقاشان و صنعتگران ونیزی تزئین شده بود. در ضلع شرقی کاخ کانال باریکی وجود دارد که زمانی به زندان‌های ایالتی منتهی می‌شد و در زیارت چایلد هارولد لرد بایرون (۱۸۱۲–۱۸۱۲) جاودانه شده است.

کلیسای سن مارکو
شیرهای مجسمه‌سازی شده‌ای مانند شیرهایی که روی ستون مولو نصب شده‌اند، در بسیاری از نقاط میدان و ساختمان‌های آن یافت می‌شوند. کلید نماد نگاری سیاسی ونیزی، نماد انجیلی سنت مارک است، که گفته می شود جسد او در کلیسای سن مارکو، متصل به کاخ دوج دفن شده است. این کلیسای پر زرق و برق که در سال 829 تاسیس و در حدود 1071 تکمیل شده، به طور سنتی کلیسای کوچک خصوصی سگ ها و در واقع یک ساختمان سیاسی بود. طراحی معماری آن بیزانسی است، با پنج گنبد طاقدار که در یک صلیب یونانی قرار گرفته اند. فضای داخلی این کلیسا با نور منعکس شده از سنگفرش های مرمری مواج، ستون ها و صفحات سنگی صیقلی و موزاییک های طلایی آن می درخشد.

میدان سن مارکو
پیش از پنج درگاه طاقدار کلیسای سن مارکو، میدان سان مارکو، یک میدان سنگفرش شده و طاقدار وسیع قرار دارد. ناپلئون پیازا را بهترین اتاق نشیمن در اروپا نامید. بال‌های شمالی و جنوبی میدان را دو ساختمان رسمی به نام‌های دادستانی قدیم و دادستانی جدید تشکیل می‌دهند. این ساختمان‌ها اکنون دارای مغازه‌های شیک و کافه‌های شیک هستند که گروه‌های زهی آن‌ها در ماه‌های تابستان با یکدیگر رقابت می‌کنند تا مشتریان را به میزهای فضای باز خود جذب کنند. در انتهای باسیلیکای ساختمان دادستانی  قدیمی، برج ساعت قرار دارد، بنای اواخر قرن چهاردهمی که در آن ساعت‌ها توسط دو شخصیت موری به تصویر کشیده می‌شود.
گردشگران در تمام ساعات در میدان ازدحام می‌کنند و تعداد آنها فقط از کبوترهای پرخور بیشتر است.

کمپانیل
کمپانیل، برج ناقوس عظیم 99 متری باسیلیکا، یک سازه مستقل و کمی مستطیلی است که با آجر سفالی قرمز ونیزی پوشیده شده است. این برج، بر فراز قله های سان مارکو اوج می گیرد، بر منظره شهر تسلط دارد و تا کیلومترها در سراسر تالاب قابل مشاهده است. کمپانیل، در سال 1902 فروریخت و برای عکاسی که این رویداد را ثبت کرد، ثروت زیادی به دست آورد. شورای شهر بلافاصله تصمیم گرفت آن را در اطراف هسته ای از بتن مسلح بازسازی کند و کار تا سال 1912 به پایان رسید. امروز یک آسانسور گردشگران را به ناقوس می آورد که از سنگ آهک سفید ایستری ساخته شده است و از چهار طرف باز است و یک ساختمان دیدنی را ارائه می دهد. 
در پایه کمپانیل، لوژتا، یک رواق ستوندار طراحی شده توسط سانسوینو قرار دارد. لوژتا که از سنگ مرمر قرمز ورونا ساخته شده بود و با سنگ مرمر سفید کارارا، عتیقه ورد (مرمر سبز خالدار) و سنگ آهک سفید ایستری تزیین شده بود، به عنوان پس زمینه مناسبی برای اشراف زادگان ونیزی در نظر گرفته شده بود تا قبل از پردازش در حالت ایالت به قصر دوج ها جمع شوند. لوژتا، در سال 1902 در اثر فروپاشی کمپانیل خرد شد. اما با استفاده از مواد اولیه خود با دقت بازسازی شد.  در حال حاضر، لوژتا به عنوان سرسرا برای گردشگرانی است که منتظر استفاده از آسانسور برج ناقوس هستند.

کتابخانه قدیمی
کتابخانه قدیمی، به نام کتابخانه ملی Marcian یا کتابخانه سنت مارک، در ضلع غربی پیازتا قرار دارد. این کتابخانه توسط سانسوینو طراحی شد تا مجموعه بزرگی از متون و نسخه های خطی اومانیستی را در خود جای دهد که در سال 1468 توسط بساریون، ایلخانی لاتین قسطنطنیه به جمهوری واگذار شد. این کتابخانه که اکنون یک کتابخانه تحقیقاتی بزرگ است، وصیت نامه مارکوپولو، نسخه خطی در دست پترارک، و بسیاری از کتاب ها و نقشه های چاپ شده در زمانی که ونیز یک مرکز چاپ و نشر بزرگ و نقشه برداری بود، در میان گنجینه های خود قرار دارد.
کلیساهای ونیز
باسیلیکا سن مارکو کانون زندگی مذهبی عمومی بود، اما تعداد زیادی کلیساهای ونیزی عنصر اساسی چشم انداز شهر هستند. چشمگیرترین کلیساها، کلیساهای مربوط به راسته های فکری قرون وسطایی، دومینیکن ها و فرانسیسکن ها هستند. کلیسای دومینیکن از سنگ رز رنگ است، فضای داخلی وسیع آن برای اجتماعات بزرگ فقرای شهری طراحی شده است که به آنها خدمت می کردند. این کلیسا به عنوان محل دفن، مورد علاقه خانواده های نجیب بود. تعدادی از سگ‌ها در آنجا خوابیده‌اند که با بناهای یادبود مقبره‌ای که به شکلی غنی ساخته شده‌اند، به یادگار مانده‌اند. محراب های کلیسا که توسط تیتیان و جیووانی بلینی نقاشی شده بود، در آتش سوزی سال 1867 تا حدی از بین رفت و برای شاهکارها، دیگر نمی تواند رقیب سانتا ماریا دی فرای فرانسیسکن (تاسیس حدود 1250، تکمیل حدود 1443) باشد، که توده عظیم گوتیک آن بزرگ است. در منطقه متراکم مستقر در غرب ریالتو بالا می رود. کلیسای تیتیان (1516–18) بر فراز محراب بلند آن قرار دارد و زیارتگاه مجموعه‌ای باشکوه از نقاشی‌های مذهبی ونیزی مربوط به دوره رنسانس عالی را به نمایش می‌گذارند.

رنگ آمیزی
همانطور که معماری شهر منعکس کننده مفاهیم ونیز به عنوان مکانی برای مراسم عمومی است، نقاشی ونیزی نیز "اسطوره ونیز" را تداعی می کند. گنجینه‌های هنری باشکوه جمهوری اکنون کلیساها، کاخ‌ها و گالری‌ها را در سرتاسر شهر می‌سازد. نقاشی‌های اولیه به شدت تحت تأثیر سنت‌های بیزانس بودند، همانطور که می‌توان در نمادهای مذهبی لورنزو و پائولو ونزیانو و در ذوق نقوش موزاییک و رنگ‌های پر جنب و جوش و عشق به نور که مشخصه مکتب ونیزی است، مشاهده کرد. سبک‌های نقاشی در هماهنگی با ذائقه‌های گسترده‌تر اروپایی تکامل یافتند و در قرن هجدهم بسیاری از کارها بیهوده‌تر، حتی هوس‌بازانه‌تر شدند و دیگر به موضوعات جدی نپرداختند. با این وجود، حس رنگ‌های درخشان، تضادهای نور و سایه، و شدت بازتاب آسمان، سنگ و آب که در خیابان‌ها و کانال‌های ونیز آشکار می‌شود، در تمام آثار هنری آن طنین‌انداز می‌شود.
موضوع ماندگار فرهنگ ونیزی خود ونیز است. از نقاشی‌های منظره شهری اواخر قرن پانزدهم توسط ویتوره کارپاچیو و جنتیله بلینی تا مدوناها و قدیسین دوره رنسانس عالی در مناظر جیووانی بلینی، جورجیونه و تیتیان، بوم‌های منیریست پائولو ورونزه و تینتورتو و منظره قرن اول شهر غنی از کانالها، پیاتزتا و فرانچسکو گواردی، نقاشی ونیزی دائماً به مضامین جشن شهر، خانواده‌های بزرگ، افسانه‌ها، مقدسین و پیروزی‌هایش بازمی‌گشت. هنر ونیزی اغلب هنر سیاسی بود. مانند تمام زندگی فرهنگی در ونیز، هنر هم تابع منافع دولت بود.

 

 

 

زندگی معاصر
برای ونیز، سازگاری با خواسته‌های دنیای مدرن اغلب فرآیندی دردناک بوده است. در حالی که دوران توسعه گسترده پالایش و پتروشیمی در امتداد ساحل تالاب ممکن است به پایان رسیده باشد، آسیب آن به ونیز از نظر بصری و محیطی بسیار زیاد بوده است. پس از سیل های فاجعه بار سال 1966، یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد) شروع به هماهنگی یک تلاش بین المللی برای حفظ شهر ونیز کرد. در حال حاضر، تعدادی کمیته ملی نیز برای نجات ونیز و گنجینه های هنری آن از اثرات ترکیبی آلودگی هوا، افزایش رطوبت، سیل در دوره های پرآب، سن زیاد و حتی تخریب کبوترها وجود دارد. تکمیل یک قنات از آلپ نزدیک به مارگرا از فرسودگی بیشتر آبخوان ها جلوگیری کرده است و اثرات بودجه بین المللی به طور فزاینده ای در ساختمان ها و بناهای بازسازی شده قابل مشاهده است.
ونیز هنوز یک زندگی شهری متمایز دارد. دور از مسیرهای اصلی توریستی، کودکان از میدان ها به عنوان زمین بازی، جایگزینی ضعیف برای پارک های شهر و امکانات مدرن مدارس استفاده می کنند که همگی کمبود دارند. دانشگاه  Ca' Foscari، یک بنیاد مدرن، دارای مدارس مهم معماری و برنامه ریزی و برنامه های قوی در زبان ها و زبان شناسی است. این دانشگاه، آرشیو دولتی بازسازی شده مرکز بین المللی بورسیه است که مجموعه های مستند آن هزار سال از جمهوری ونیزی را پوشش می دهد. این مرکز توسط سایر مراکز علمی مانند کتابخانه ملی مارسیان، موزه مدنی کورر و بنیاد سینی تکمیل شده است.

مشکل رو به رشد ونیز از دست دادن جمعیت از هسته شهر است. ونیزی‌ها در مواجهه با امکانات اجتماعی ضعیف و ساختمان‌های قدیمی، در حال پوسیدگی و اغلب مرطوب با اجاره‌بها به دلیل هزینه‌های نوسازی، تقاضای صنعت توریست و ساکنان ثروتمند خارجی (که اغلب در خانه‌های خود غایب هستند)، انتخاب کرده‌اند تا برای نقل مکان به آپارتمان های مدرن در مناطق سرزمین اصلی مهاجرت کنند. این مسئله، شهر ونیز را با جمعیت ساکن کمتری نسبت به بسیاری از شهرهای تابعه سابقش تبدیل کرده است و تهدیدی است که ونیز را به یک شهر موزه ای تبدیل می‌کند.

 

 

 

 

 

ترجمه و تالیف: حدیثه سقاتپه

 

 

References:
https://www.britannica.com


برچسب ها :
  • اشتراک گذاری :